سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری نشاط شهر

تاریخ انتشار: 1401/10/20 19:47:05

انزوای اجتماعی، پاشنه آشیل نخبگان

برخی افراد را از آن نظر نخبه می گویند که فرد از قابلیت تاثیرگذاری بر سایر افراد یا توانمندی در جریان سازی روند امور برخوردار باشد و بر این اساس صرفا شهره ی شهر بودن شرط لازم اما کافی بر نخبگی فرد نمی تواند باشد. از این رو منزلت اجتماعی و نیز پایگاه سیاسی افراد در یک جامعه، به اعتلای جایگاه تعیین کنندگی آن فرد یا افراد در نحوه و چگونگی رویارویی با تحولات جاریه در اجتماع تبلور می یابد.

شناسه خبر: 13109

 

برخی افراد را از آن نظر نخبه می گویند که فرد از قابلیت تاثیرگذاری بر سایر افراد یا توانمندی در جریان سازی روند امور برخوردار باشد و بر این اساس صرفا شهره ی شهر بودن شرط لازم اما کافی بر نخبگی فرد نمی تواند باشد. از این رو منزلت اجتماعی و نیز پایگاه سیاسی افراد در یک جامعه، به اعتلای جایگاه تعیین کنندگی آن فرد یا افراد در نحوه و چگونگی رویارویی با تحولات جاریه در اجتماع تبلور می یابد.

حال در جامعه ای که سرمایه اجتماعی آن با محوریت خبرگان همان جامعه رصد و پایش می شود، در واقع ایمان به برگزیدگانی ست که توانایی اجماع و اتفاق نظر در یک یا چند موضوع محل بحث و مجادله در نزد عموم جامعه را دارا می باشند و می توانند افکار عمومی را به اتحاد نسبی با حداکثر اشتراکات و حداقل افتراقات، مدیریت، هدایت و راهنمایی کنند. 

از منظری دیگر و در یک صورت بندی مدنی، همانا دانشگاه، رسانه و حزب از ارکان توسعه اجتماعی و سیاسی هر جامعه ای قلمداد می شوند که نقش راهبری و شکل دهی به افکار عمومی شهروندان آن جامعه را برعهده دارند و در یک فرایند متقابل، پرورش نخبگان و نیز خدمت آنان در این نهادهای سه گانه به امر تسهیل در توسعه متوازن در کشور کمک شایانی می نماید. 

حال چنانچه جامعه ای در برابر برخی انسدادهای سیاسی و اندیشه های ایدئولوژیک زده، طی نمودن مسیر توسعه را همت گمارد، به تحقیق نخبگان جامعه بیش از هر طیف و گروهی آسیب پذیر شده و به دلیل فقدان فضای گفتگو و مشارکت پذیری، مجبور به پذیرش انزوای اجتماعی خواهند شد. که مختصر به برخی از آن اشاراتی می شود.

 

 قلت گرایی

به رسمیت شناختن آراء و اندیشه های جاری در حوزه ها و موضوعات مختلف جامعه، از اولی ترین رسالت هر نظام سیاسی مستقر می باشد که خود بازتابی از آثار تضارب آراء و افکار جامعه با هدف اعتلای  اندیشه ورزی است. لیکن در کشوری همچون ایران اسلامی که از جامعه ای متکثر، متنعم بوده و اقوام و ادیان و ایلات و ... با نگرشها و جهان بینی های مختلفی را در خود جای داده است، چنانچه با مقاومت های سیاسی و امنیتی در برابر آزادی بیان و اندیشه مواجه گردد، به طبع فرایند خواست اکثریت به رغم وجود نهادهای مدنی، به محاق خواهد رفت و برگی از اوراق انزوای نخبگان را ورق خواهد زد.

 

مشارکت حداقلی

وقوع هر پدیده ی اجتماعی و ظهور آن در جامعه، الزاماتی می طلبد که بعضا برخی از آنها بالذات و برخی عارض بر موضوع می باشد. از این حیث امر مشارکت شهروندان نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. لذا از آنجایی که شهروندان هر جامعه به عنوان سرمایه های انسانی و اجتماعی شکل دهنده ی کالبد آن جامعه هستند، تحلیل یا تقویت حضور شهروندان در فرایند مشارکت یا عدم مشارکت آنها، در تقلیل یا تجلیل جایگاه سرمایه های انسانی و اجتماعی تعیین کننده است. بنابراین نخبگان جامعه که در سطح برگزیدگان همان جامعه و از مشاهیر می باشند، مشارکت خود و دیگران را منوط به زایش بسترهای مقتضی متناسب با تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی می دانند که فارغ از این، ثبت مشارکت حداقلی در اجتماع و سیاست، آغاز ریزش نخبگان حامی و رویش برآمدگان ناراضی خواهد بود.

 

مهاجرت

و مهاجرت آخرین حلقه از حلقه های برون رفت از شرایط نامطلوب حاکم بر فضای سیاسی و اجتماعی برای نخبگان یک جامعه است. نخبگانی که سعی وافر دارند به اقتضای نوع و اندازه ی قدرت حاکم و به دور از انتساب قدرت به هر گرایش یا تفکر، با انفعال بسیار راهکارها و راهبردهای عملیاتی و کاربردی برای رشد و توسعه کشور تجویز کنند، زمانی که بذر نا امیدی را به خاطر سوء مدیریتها و هدررفت منابع انسانی، مادی و اقتصادی در جامعه خویش به نظاره می نشینند، به یقین خود نیز جامه انزوا را بر تن پوشیده و در بسیاری جهات گزینه مهاجرت را از دیار خود به دیاری دیگر انتخاب می کنند.

 

نکته اخلاقی

هر کشوری از چهار رکن حاکمیت، حکومت، سرزمین و جمعیت تشکیل شده است و مجموعه های از واژه ها و مفاهیم در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در حدود و ثغور آن کشور تعریف و تبیین می گردد. به عبارتی دیگر کشورها منافع ملی و تعاملات بین المللی را مبتنی بر نظام حاکم سیاسی که برآمده از خواست و اراده مردم آن کشور می باشد، بنیانگذاری می کنند. فلذا کارشناسان و اهل فن، سطح انسجام ملی را در میزان سنجش پایداری سرمایه ی اجتماعی هر کشور و جامعه برمی شمرند. با این اوصاف نخبگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که در تعامل با ساختار حاکمیت و ارکان حکومت، توسعه و تعالی جامعه را دنبال می کنند، بیش از هر منبع و سرمایه ای مطمح نظر حاکمان می باشد. با نگاهی گذرا به جامعه ای چون ایران، اما و اگرهایی مشاهده می شود که نخبگان جامعه را نه تنها در انزوا برده بلکه دایره تصمیم گیری و سیاستگذاری را هم بیش از پیش تنگ تر نموده تا آنجایی که فقط اخص خواص مورد تایید مبانی فکری حاکم، توان ظهور و تبلور دارند بدون آن که هزینه های عارض شده مورد تدقیق قرار نگیرد.  

 

سید حسن قشمی

 

انتهای پیام/ص

 


ارسال نظرات

*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست

* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.

* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.

نام:
ایمیل:
کد امنیتی:
* نظر:
سیاسی