به نوشته فرزندش در ۱۲۷۵ق و به قول دیگر در ۱۲۷۷ق در بهارِ همدان به دنیا آمد و در ۲۹ شعبان ۱۳۳۳ق ، در همدان درگذشت و در جوار امام زاده عبدالله در همدان، در مقبرهای که به قبر آخوند معروف است به خاک سپرده شد.
در کودکی به علت ناتوانی در فراگیری، از مکتبخانه اخراج شد، اما بعدها به عنوان یکی از علمای بزرگ همدان شناخته شد.
ابتدا نزد پدرش درس میخواند، سپس به همدان رفت و مقدمات را در مدرسۀ آخوند ملاحسین همدانی نزد محمد اسماعیل همدانی فراگرفت.
بعد از آن به بروجرد رفت و نزد میرزا محمود طباطبائی، صاحب المواهب (شرح منظومۀ بحرالعلوم)، دروس سطح را به پایان رسانید. پس از طی مراتب بعدی تا درس خارج، در ۱۲۹۷ق به نجف رفت و اخلاق و سلوک و حکمت را نزدملا حسینقلی همدانی آموخت، و از شاگردان خاص او شد. با درگذشتِ استادش و پس از بیست سال اقامت در نجف، در ۱۳۱۶ق به همدان بازگشت.
بهاری بیشتر اوقات خود را به تدریس و تألیف میگذراند. او نزدیک به شصت کتاب و رساله در موضوعاتی چون فقه، حدیث، اصول و رجال به فارسی و عربی تألیف کرد
مشروطه خواهی
بهاری به عنوان یک روحانی انقلابی، در نهضت مشروطه در همدان سهم مهمی داشت و به نفع مشروطه در آنجا جنبشهایی برپا کرد، اما در ادبیات مشروطه از او کمتر نام برده شده است. او از لحاظ فکری نیز از جنبش مشروطه حمایت میکرد و ایضاح الخطا را در همین خصوص نوشت که ردّی بود بر بیانیه شیخ فضل الله نوری و انتقاد از استبداد و بیان زیانهای آن.
به عقیده وی، میان «مشروطه» و «مشروعه» هیچگونه تعارضی وجود ندارد و مشروطه همان مشروعه است.
حمایت از عدالتخواهان
وی در نهضت روحانیون عدالتخواه تهران و هجرت ایشان به قم در جمادی الاخر ۱۳۲۴ق نیز شرکت فعال داشت، هر چند به علت بینتیجه ماندن آن از نیمه راه بازگشت. همچنین در انتخابات مجلس اول از همدان با تأیید حاج شیخ تقی وکیل الرعایا، سهم بسزایی در حمایت از مشروطه داشت.
بهاری در ۲۲ شعبان ۱۳۲۵ق به عضویت «انجمن ولایتی» همدان، و سپس به ریاست آن برگزیده شد. در مبارزۀ مسلّحانه در دوره استبداد صغیر بر ضد محمدعلی شاه قاجار، به تشکیل دستهای مسلح در همدان مبادرت کرد و قصد داشت که هنگام تبعید آیت اللّه بهبهانی، رهبر متنفذ مشروطه، به عتبات عالیات، به یاری این دسته به سربازان دولتی حمله کند، اما آیت اللّه بهبهانی او را از این کار بازداشت.
علی رغم این فعالیتها، در قضیه فرار سید جمال الدین واعظ به همدان پس از کودتای محمدعلی شاه، به بهانهای حاضر به شفاعت او نشد.
مجلس شورا
در ۱۳۲۸ق، مجلس شورای ملی بهاری را به عنوان یکی از پنج مجتهد بزرگ ایران («هیأت خمسۀ علمیه») به عضویت مجلس برگزید، اما وی آن را نپذیرفت. در اوایل ۱۳۲۹ق که «هیأت اتحادیه» با عضویت شصت الی هفتاد تن از علمای اعلام تشکیل شد، شیخ باقر به ریاست آن برگزیده شد و گویا ریاست انجمن ولایتی را به امام جمعه همدان واگذاشت. بهاری در رجب ۱۳۳۲ق، خود را نامزد نمایندگی دورۀ سوم مجلس از همدان کرد، اما رأی نیاورد. ظاهراً سختگیریهای او در اجرای حدود و احکام شرعی تا حدی از مقبولیت او کاست و سرانجام او را خانه نشین کرد. وی در طول زندگی خود به شاه، وزیر و وکلا نیز در باب جلوگیری از منهیات و امر به معروف و موارد دیگر تذکرهایی میداد که برخی از تلگرافهای او در این خصوص موجود است.
انتهای پیام/ص
*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست
* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.
* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.