سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری نشاط شهر

جنوب و شرق و غرب بهار که تقریبا خالی از روستاست. بخش صالح آباد که اصلاً خونِ مسیرش به بهار نمی خورد! بخشِ لالجین هم که از خروجیِ کلانتریِ سابق، راه خود را جدا کرده و روستای های حسام آباد و... هارون آباد هم از طریق جاده ی غار علیصدر خودشان را به همدان می رسانند. فقط بهار می ماند مردمانش با معدود حضور پراکنده ی روستاییان که آن هم بر حسبِ اجبار و بعضاً از روی ناچاری پا به بهار می گذارند و این جاست که می گویند: "علی ماند و حوضش" !

به راستی اگر از چند مغازه ی معدود در گذریم، اغلبِ مغازه ه ها کم بار و کم رمق و بی رونق اند!! و بدتر از همه این که بعضاً مشاهده می شود، خودِ مردمِ بهار هم برای تهیه برخی از مایحتاج خود، به بازارهای همدان یا حتی لالجین روی می آورند! و این اتفاق؛ یاداور آهِ درد ناک حسنک وزیر است!! آن زمان که بیگانگان او را سنگ می زدند و او هیچ آخ نمی گفت! امّا وقتی آشنایی بر او سنگ زد! نا گهان آهی  کشید! پرسیدند: چرا از سنگِ ایشان آه برآوردی؟ گفت: آن ها نمی دانند و می زنند! و این می داند و می زند!!

القصّه؛ بهارِ بزرگ با قهرِ بسیاری از روستاها؛ کوچک تر و لاغرتر شده است و رونق تجاری شهر در معرض آسیب قرار گرفته و مردم کم نظیر بهار به لحاظ اقتصادی دچار خسران تجاری و درامدی شده است!! بهاری که یک زمان به لحاظ مرامش، قدم ها به سویش شتابان بود" بهارَ گِدِرَیز اِیاق گُترین" حالا این قدم ها در برابرش کج تابی و بی مهری می کنند و شهر روز به روز محدودتر و مظلوم تر می شود و جوانانش از نبود شغل مناسب به مشاغل کاذب و دور از شأن خودشان روی می آورند!!

و این دو دلیل عمده دارد؛ بخشی به خاطر نزدیکی به شهر همدان است که قابل حل نیست اما جبران پذیرست!! ولی دلیل مهمّش این است که بهار  ظرفیت و زمینه ی لازم و مغازه های درخور و بزرگ و پربار و ارزان قیمت!!! و متنوّع را در خود ایجاد نکرده است تا بتواند به نیازهای همه جانبه ی شهروندان و ساکنینِ اطراف، پاسخ مثبتی را بدهد، به هر روی یقین بدانید که این معمّا حل شدنی است!! و حتی صورت مسئله ی نزدیکی به همدان را هم می تواند پاک کند!!
به شرطی که بزرگان و توان مندان و سرمایه داران شهرمان، ضمن حفظِ شغلِ اصلیِ خود، یک نیم نگاهی هم به سرمایه گذاری و تجارت و ایجاد مغازه های بزرگ و پربار و متنوع و عمده در شهر داشته باشند والبته که نکته ی" کلیدی اش" این باشد که اجناس و کالاها ارزان تر در اختیارِ مشتریان قرار گیرد در این صورت است که نه تنها از روستاهای شهرستان بلکه از دیگر شهر های استان و حتی خارج از استان هم مورد اقبال قرار خواهند گرفت!! روی آوردن مردم به شهرهای کوچکی مثل بانه و جوانرود با همه ی مخاطراتش هیچ دلیلی ندارد مگر به قصد ارزان خریدن!!! اگر سرمایه گذاران ما هم بتوانند، خریدی ارزان داشته باشند و  شهرداری محترم و شورای شهر مردمی و...اداره ی درامد و مالیات هم در جهت کمک به رونق شهر نظر ویژه داشته باشند به یقین می توانیم  فضایی مشابه، بانه و جوانرود را به لحاظ قیمتی و کثرت مغازه ها و کالاها در شهرمان ایجاد کنیم و رونق و شادابی را به شهرمان برگردانیم و این با اراده ی سرمایه گذاری سرمایه داران و همراهی مسئولین مرتبط، دست یافتنی است! والبته که، هم از اقدامشان بهره می برند! هم به رونق و اشتغال شهر کمک می کنند!
و مطمئن باشند که این امرِ خیر، ماندگار خواهد بود!!! آن گاه که جیبِ مردمان، عالی باشد؛ دستها رو به خدا بازتر است!!!

کاظم زارعی

انتهای پیام/ص