استفاده از الفاظ رکیک این روزها در بین کودکان و نوجوانان شهرستان بهار به وفور دیده میشود تا جایی که در کمال شگفتی حتی سوژه خنده و گاهی اسباب سرگرمی بزرگترها است.
تقلید کودک از والدین و بزرگترهای خود ، امری بدهی است. همه اقشار جامعه میدانند که کودک هر چه را والدین انجام دهند تکرار میکند. اما این روزها ادبیات گفتاری کودکان در تمامی نقاط شهرستان بهار حتی روستاها ، شبیه بزرگترها شده و نوع حرف زدنشان همراه با مصرف الفاظ رکیک است. آیا این مسئله در حال تبدیل شدن به مد رفتاری و عادت همیشگی در این شهرستان است.هرچند این معضل تنها مربوط به این شهرستان نمی باشد.
اگر گذری به خیابانها، پارکها و مکانهای عمومی داشته باشید یا توجهی به کودک خود در حتی در درون خانواده خود بکنید قطعا با نمونه ای از این الفاظ مواجه خواهید شد و این نشان میدهد اغلب شهروندان به این معضل اذعان دارند.و به کار بردن الفاظ رکیک توسط کودکان را شنیدهاند که در برخی مواقع به حدی مشمئز کننده بوده است که خودشان نیز خجالت کشیدهاند.
وظیفه والدین و جامعه تربیت صحیح کودک است اما شاهدیم که پدر و مادری از نوع صحبت بد فرزندشان خندیدهاند و این خندیدن کودک را به تکرار این رفتار تشویق کرده است.
اگر در گذشته کودک حرف زشتی میزد تنبیههای سختی به او اعمال میکردند حتی تهدید به داغ کردن زبان را مطرح میکردند تا کودک بترسد و آن عادت بد را ترک کند. اما این روزها به حدی دچار افراط در کودک سالاری شدهایم که کودک هر کار میکند والدین اهمیت نمیدهند.
این روزها کودکان دیگر کودک نیستند. والدین هیچ احتیاطی در رفتار و گفتار خود در مقابل آنها ندارند. هر چه دلشان میخواهد پیش بچهها به زبان میآورند و هیچ هراسی ندارند که این رفتار چه تاثیری در کودکشان خواهد داشت.این تنزل در ارتباطات و مکالمات اجتماعی در جامعه نیز تشویق میشود.
این مسئله موجب شده تا کودکان در رفتار و گفتار مثل بزرگترها شوند و اصطلاحات و کلمات آنها را به کار ببرند، برخی کودکان به معنی این الفاظ واقف بوده و برخی نیز نسبت به معنی برخی الفاظ بیاطلاع هستند.
در مجموع تقلید الفاظ رکیک و حرف زدن مانند بزرگترها نه جای تشویق دارد و نه خنده و لذت. کودکان سرزمین هنرمندان سفال و دیار آیت اله بهاری و فرهنگ دوسنتم صالح آبادی و مردمان شریف مهاجران در حال از دست دادن سرمایههای فرهنگی خود هستند. آنها معیوب میشوند چرا که والدین در تربیتشان قصور میکنند. برای رفع و رجوع این مسئله حتی مدرسه نیز نتوانسته موفق عمل کند و به نوعی نقشی بیتأثیر در تربیت کودک دارد. حتی در برخی مواقع مدرسه، محلی برای یادگیری الفاظ از همکلاسیها میشود. این در حالی است که به ندرت مربی یا مدیر مدرسهای دغدغه درست حرف زدن کودک را داشته و کودک بیشتر در نقش تحویل گیرنده درسهای خود حاضر شده است.
والدین به هوش باشید که روزی سد این الفاظ رکیک ترک خورده و بر روی جامعه گسیل خواهد شد. این سیلی به خود است روانشناسان کودک معتقدند که فحش دادن کودکان همیشه به معنای «بیادبی» نیست،بلکه ریشههای متفاوتی دارد که باید بهدرستی شناسایی شود. شناخت دلایل این رفتار به والدین کمک میکند تا به جای واکنش تند، راهکارهای مؤثرتری به کار بگیرند.
۱. یادگیری از محیط و رسانهها
بسیاری از کودکان الفاظ رکیک را از محیط خانه، مدرسه یا رسانهها میآموزند.حتی کارتونها و برنامههای به ظاهر ساده میتوانند این کلمات را منتقل کنند.
۲. کمبود واژگان و ناتوانی در بیان احساسات
کودکی که واژگان کافی برای توضیح خواستهها و احساسات خود ندارد، ممکن است از فحش بهعنوان میانبُر هیجانی استفاده کند. در این موارد آموزش «بیان احساسات با کلمات» و مشاوره کودک بسیار مؤثر است.
۳. شوخطبعی و تقلید برای خنداندن دیگران
بعضی کودکان برای جلب خنده و توجه دوستان یا خانواده، از الفاظ رکیک استفاده میکنند. اگر این رفتار در ابتدا با خنده والدین همراه شود، احتمال تکرار آن بیشتر خواهد شد.
۴. جلب توجه مثبت یا منفی
گاهی فحش دادن کودک ابزاری برای گرفتن توجه والدین است. اگر والدین تنها زمانی به کودک توجه کنند که او الفاظ بد به کار میبرد، این رفتار تقویت میشود. توصیه سازمان جهانی بهداشت (WHO) این است که توجه والدین باید بیشتر بر رفتارهای مثبت متمرکز شود.
۵. احساس قدرت و کنترل
برخی کودکان با استفاده از کلمات رکیک احساس میکنند کنترل بیشتری بر محیط دارند. این حالت معمولاً در سنین مدرسه دیده میشود و نیازمند آموزش مهارتهای ارتباطی و جرأتمندی سالم است.
یادداشتی از احمد رجبی راغب
انتهای پیام/ص
*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست
* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.
* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.