سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری نشاط شهر

تاریخ انتشار: 1404/7/23 20:02:11
قسمت دوم؛

دریچه ای به تاریخ معاصر بهار

آنچه تا امروز نوشته آمد در خصوص برآمدن دو طایفه معروف بود که در صد و پنجاه سال اخیر هم مالک بلافصل بهار بوده و اربابان و خوانین آن محسوب می شدند و دسته ای دیگر به لحاظ جایگاه مذهبی بر عامه مردم تسلط داشتند و نمایندگان امور مذهبی مردم متلقی شده اند.

شناسه خبر: 16582

 

جواد نوری

 

آنچه تا امروز نوشته آمد در خصوص برآمدن دو طایفه معروف بود که در صد و پنجاه سال اخیر هم مالک بلافصل بهار بوده و اربابان و خوانین آن محسوب می شدند و دسته ای دیگر به لحاظ جایگاه مذهبی بر عامه مردم تسلط داشتند و نمایندگان امور مذهبی مردم متلقی شده اند.

 

سلسله مطالب فعلی در خصوص افرادی ست که خود بدنیا آمده در بهار نیستند ولی یا جزو مواردی هستند که در شکل گیری تاریخ بهار سهم غیرقابل انکاری داشته اند یا ادامه تبار و نوادگان ایشان در بهار هستند. در طی این مطالب افرادی گمنام از فحوای تاریخ معرفی خواهند شد که تا کنون در خصوص ایشان سخنی به میان نیامده است.

 

حضرت آیت الله عبدالمجید گروسی؛ از نوادر علما و دانشمندان امامیه در اواخر قرن سیزدهم است وی مجتهد و صاحب نظر، و عالم نامدار دوره مشروطه در همدان بود، وی در روستای (( قاضی قوچی )) بیجار متولد گردیده و در جوانی بعد از تحصیلات مقدماتی حوزوی به عراق مسافرت نموده است. او سالها در سامرا در زمره ی شاگردان نامدار آیت الله میرزا حسن شیرزای و علامه حاج سیدحسین کوه کمره ای مشهور به سید حسین ترک بوده، و مدتی هم از محضر میرزا حبیب الله رشتی در نجف اشرف استفاده کرده است. در همدان نماینده خاص میرزای شیرازی بوده است( نقل قول شفاهی توسط استاد سید علیرضا مجیدی ) 

 

علامه آقا بزرگ تهرانی ازوی چنین یاد وی کند: 

کان مقدما علی معاصریه، جامع للمعقول و المنقول و سائر الفنون الادبیه، و الریاضیه و غیرها، بارعا و منشئا و بلیغا و شاعر ادیبا، ضابطا متضلعا، عادلا، ثقه، ورعا، نقیا، زکیا، عارفا، مهذبا، و کان خطه فی غایه جوده ایضا و بالجمله کان جامعا للکلمات الصوریه و المعنویه...( نقباالبشر، جلد سوم، ص ۱۲۲۲)

 

آن مرحوم پس از اخذ درجه اجتهاد و مقام مرجعیت دینی، به ایران بازگشت نموده و در شهر همدان سکنا گزیده و ریاست حوزه علمیه و نیز سمت تدریس و مرجعیت دینی آن دیار را برعهده داشته است. او دارای حافظه ای بسیار قوی بوده و تسلط فوق العاده ای به ادبیات عرب داشته و علاوه بر تدریس، اهل منبر و وعظ و ارشاد نیز بوده است. او در شیوه زیست و زندگی آن طوری بوده خود را نشان می داده و از ریا کاری و دو رنگی سخت بیزار بوده و دوره ای می جسته است. این عالم جلیل القدر در آخر شوال سال 1319 هجری در همدان درگذشته است. مرقد او در امامزاده حسین همدان در نزدیکی مسجد جامع آن شهر، زیارتگاه مردم آن دیار است.  شخصیت والای علمی و عملی او به ایشان جایگاه بسیار رفیعی داده و خاطرات شفاهی فراوانی از وی در بین مردم رایج است.

 

از جمله آنکه وی حاکم شرع همدان ( قبل از شیخ باقر بهاری بوده) است. روزی فردی را که مرتکب خلاف شرع شده بود گرفته و نزد وی می آورند و بخاطر شرب خمر وی از عبدالمجید گروسی درخواست اجرای حد می نمایند. علامه می فرماید ایشان را بگذارید و خودتان مرخص شوید من خودم حد الهی را بر وی جاری خواهم کرد. و چون آن متعصبین منزل وی را ترک کردند با تآنی و آرامش از شارب خمر می پرسد که چرا اقدام به شرب خمر کرده ای؟ و متهم چون صداقت گفتار علامه را می بیند نسبت به وی اعتماد کرد و آغاز درد دل می کند. و از اوضاع بد مالی خود شکوه و شکایت می نماید. علامه گروسی با تلطف و دلجویی از وی پیشنهاد می دهد آن متهم به همراه خانواده خود در بخشی از خانه خود علامه ساکن شود. و تحت حمایت ایشان واقع می شود. و بخاطر ملاطفت و شفقت بسیار و دستگیری از وی متهم آرام آرام از فعل قبیح خود توبه کرده و در زمره مریدان وی در می آید. ماهها بعد وقتی همان شخص را می بیننند و از علامه در مورد اجرای حد وی سوال می کنند می فرماید من حدود الهی را به این نحو اجرا کردم و آن شخص الان توبه کار است به صلاح آمده و دیگر مرتکب گناه نمی شود.( نقل استاد سید مجتبی هادیی) در مورد وی شفاهیات زیادی ازین دست رایج است ولی بااین حال مطالب چندانی از وی در اختیار نیست و نگاشته نشده و پژوهشی معتبر و متقن از وی و دوران زندگی و مرگ وی به تألیف درنیامده است. وی در اوائل جریان مشروطه خواهی در همدان حامی آن جریان بود و حتی گفته اند استقرار شیخ باقر در همدان بدرخواست او بوده است.

 

مشهور است که وقتی سید عبدالمجید مرحوم شد، پس از وقوع استبداد صغیر و تسلط دوباره مستبدین، بخاطر مشروطه خواهی وی جنازه آن بزرگوار را از قبر درآورده و آتش زده اند.( اصغری، ۶۸، ۱۳۹۱)  وی علاوه بر دارا بودن مقامات علمی رفیع خوشنویس بسیار ماهر و قهاری نیز بوده و در زمان حیات خود نیز آثار وی را خرید و فروش می کرده اند. مدفنش در آستانه شاهزاده حسین همدان واقع شده است. وی جد پدری سید هدایت مجیدی بوده که در مورد وی در صفحات گذشته نوشته مختصری آمد، سید عبدالمجید پدر جد تعدادی از سادات مجیدی بهار است.در کتاب تاریخ مفصل همدان نیز غزلی از وی ثبت شده است.

 

استاد سید علیرضا مجیدی که از نامداران عرصه خوشنویسی کشور ست نیز از تبار و نوادگان ایشان به شمار است.

 

 

 

انتهای پیام/ص


برچسب ها: بهار#
ارسال نظرات

*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست

* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.

* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.

نام:
ایمیل:
کد امنیتی:
* نظر:
سیاسی