یکی از شاخصههای منفی فرهنگ بهار، بی تفاوتی مسئولین نسبت به جایگاه هنر و هنرمندان و همچنین عدم اهمیت به ساخت و تکمیل زیرساختهای لازم جهت پیشرفتهای جامعهی هنری است.
تقریبا از سال ۱۳۸۰ بنده در کنار اساتید و هنرمندان دیگر، همواره لیستی از ضروریات را در اکثر جلساتی که با رئیس فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بهار، مدیر کل فرهنگ و ارشاد استان، نمایندهی مجلس، فرماندار، شهردار و دیگر مسئولین شهری در دورههای مختلف ریاست جمهوری که هر کدام افکار و نگرش خاصی به امر فرهنگ و هنر داشتند، مطرح کردهایم و هیچگاه به نتیجه نرسیدهایم.
چند مورد از این خواستهها را به صورت سرفصل بیان می دارم:
- یک سالن کنفرانس بزرگ با تجهیزاتی از قبیل میکروفن، دیتا و... برای برگزاری جلسات ادبی، هنری، آموزشی، اداری و...
- نگارخانه برای برگزاری نمایشگاههای نقاشی، عکاسی، خوشنویسی، مجسمه سازی، ورکشاپ های آموزشی
- پلاتو جهت تمرین، اجرای تئاتر و نمایشنامه خوانی. می شود ازین سالن در برنامههای مختلف بهره گرفت
- سالن همایش و آمفی تئاتر با گنجایش تقریبی ۱۵۰ نفر جهت برگزاری جشنوارهها و همایشهای ادبی، فرهنگی،اجتماعی که می شود برای نمایش فیلم هم استفاده شود.
- مهمان سرا یا خوابگاه جهت اسکان و استراحت مهمانانی که برای حضور در جشنوارهها و همایشهای ادبی، فرهنگی و هنری و از راه دور آمدهاند.
این موارد، خواستههای نامعقولی نیست، نیاز هر جامعهی پویایی است. در اکثر مراکز شهرستان های استان همدان سالهاست که این مشکلات حل شده و ما هنوز در گیر این هستیم که هنرمندان بهاری یک مکان امن داشته باشند برای فعالیتهایشان.
لزوم وجود چنین مراکزی وقتی پر رنگ میشود که تصمیم بر این میشود که یک برنامهی بزرگ در وسعت استان، منطقه و کشور با هدف شناساندن هنر بهار و تعامل با دیگر هنرمندان بزرگ کشور برگزار شود اما در اولین قدم به خاطر نبود امکانات اولیه صورت مسئله پاک میشود.
سالهاست طرح موضوع شده است و همه می دانیم که شهر بهار به چه زیرساختی نیاز دارد.
پس چرا حرکتی از مسئولین خدوم دیده نمیشود.
این موارد خواستهشده همه در یک مجموعه به اسم فرهنگسرا میشود تجمیع شود.
شاید خوانندهی آگاه بپرسد که مگر ما در شهر بهار، فرهنگسرای آیتالله بهاری را نداریم؟
جواب این است که: بله داریم. اما این فرهنگسرا ناقص است. از همهی مواردی که خواسته شد، فقط یک مورد را داراست. آن هم یک سالن ۳۳۰ نفری که در حد همایشهای شهرستانی جوابگو است که تا به حال مشکلات صوتی، نور، سرمایش و گرمایش آن حل نشده است. این سالن حتی نمیتوند جوابگوی کنسرتهای آموزشگاهی، همایشهای فرهنگی،ادبی و اجرای تئاترهای شهر باشد.
بعد هم اینکه این فرهنگسرا در دست ادارهی فرهنگ و ارشاد است که اکثر اتاقهایش دست کارمندان است و به خاطر کمبود نیروی انسانی، اکثرا بعد از ظهرا تعطیل میباشد و واقعا نمیشود کار فرهنگی متمرکز انجام داد.
اینها را نوشتم تا بگویم متأسفانه در این چند دهه در اکثر مسئولین حس مسئولیت پذیری در امر فرهنگ و هنر ندیدیم. یا کلا با مقولهی فرهنگ و هنر بیگانه بودند، یا برایشان ارزشی نداشت و یا ضد فرهنگ بودند.
ما هیچ حرکتی مبنی بر اینکه خواهان اتمام مشکلات این حوزه باشد، از هیچکدامشان ندیدیم. فرهنگ و هنر برای حرکت و ایستادن در مقابل تهاجم فرهنگی نیاز به زیر ساختها و تزریق پول دارد، واقعیت این است که تقریبا از شروع دولت نهم به بعد چرخ اقتصادی فرهنگ شکست و در تخصیص بودجه، به این امر، اجحاف شد.
به خوبی در یادم هست که در بیست سال گذشته هر وقت با روسای ادارهی ارشاد، جلسه داشتهایم، فرمودهاند پول نداریم. آیا بدون پول و بدون تجهیزات زیر بنایی می توان کار فرهنگی کرد؟
ما در این برحه از تاریخ بهار، نیازمند یک مدیر دلسوز و جنگنده هستیم تا این داستان را برای همیشه تمام کند تا نسل بعد هنرمندان بتوانند در یک بستر آماده و آرام، رشد کنند و ذهنشان درگیر مشکلات دوران ما نباشد.
قبل از پایان دادن به بحث، همان راهکاری را که بارها در جلسات عرض کردم، برای ثبت در حافظهی تاریخی در اینجا مکتوب میکنم.
یک زمین خالی مابین فرهنگسرای آیتالله بهاری و تالار ستارهی غرب وجود دارد که مالکیت آن دست ادارهی فرهنگ و یا شهرداری است.
مسئولین محترمی که قصد خدمت به مردم عزیز را دارند، میتوانند برای ساخت پلاتو، سالن جلسات، نگارخانه، آمفی تئاتر و مهمانسرا همین زمین را بهرهبرداری کنند.
سعید جلیلی هنرمند، فعال فرهنگی و هنری
*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست
* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.
* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.