به گزارش نشاط شهر به نقل از روزنامه همدان پیام، افرادی که موافق این قانون هستند میگویند دختران دبیرستانی مانند تمامی جوانان دیگر میتوانند ازدواج کنند بهطور مثال پیشتر دختری که ۱۶ یا ۱۷ سال داشت ازدواج میکرد عذرش را از مدرسه میخواستند و طبیعتاً این با قانون جوانی جمعیت و از سوی دیگر فرهنگ ترویج ازدواج منافات دارد.
بر همین اساس اظهارنظرهای متفاوتی از سوی مسئولان در این خصوص اعلام شد و آموزش و پرورش هم ازدواج دختران دبیرستانی را بلامانع اعلام کرد.
به نظر میرسد از آنجا که طرح جوانسازی جمعیت در دستور کار دولت قرار گرفته است برخی سعی دارند بدون توجه به پیامدهایی که ممکن است راهحلهای یک بحران، بحران عمیقتری را ایجاد کند تصمیماتی بگیرند که در بلندمدت جامعه را با معضلات بیشتری از جمله طلاق در سن پایین، افزایش زنان سرپرست خانوار، افزایش خشونتهای خانگی در برابر زنان و حتی اعتیاد در این قشر را بالا ببرد.
البته این معضلات فاکتور گرفته شده از بیماریهای روانی چون انزوا و افسردگی است که حتی در سنین بالا هم متوجه زنان میشود چه رسد به دختران نوجوان دبیرستانی که چندان مهارتی برای حل اختلافات خانوادگی و بروز برخی مشکلات در اوایل زندگی که به گفته روانشناسان طبیعی و ذات تمام روابط تازه شکل گرفته است را ندارند.
مهری مکتبی 48 ساله و مادر 2دانشآموز دختر در مقطع متوسطه اول و دوم است و به خبرنگار ما میگوید: به یاد دارم که دوم دبیرستان بودم و همکلاسیام را به خاطر ازدواجی که کرده بود و تغییر شکل ظاهری صورتش 2 هفته از مدرسه اخراج کردند این در حالی بود که تا قبل این برخورد از سوی مدیر مدرسه با او، ما اصلاً متوجه ازدواجش نشده بودیم.
او ادامه میدهد: بچههای امروزی با آن زمان خیلی متفاوت هستند هم در تفکراتی که دارند و هم اعمال و رفتارشان، با اینحال نمیتوان گفت آسیبپذیری کمتری هم دارند چرا که سن نوجوانی سن هیجان و کنجکاوی است و حالا تصور کنید یکی از همکلاسیها وارد مرحله جدیدی از زندگی میشود بهطور قطع دختران دیگر نسبت به او کنجکاویهایی دارند که ممکن است آنها را ترغیب به انجام رفتارهای پرخطری مثل ارتباطگیریهای نامشروع کند و این موجب نگرانی جدی ما والدین شده است.
آرزو جوانبخت هم که دخترش به تازگی وارد مقطع متوسطه شده است میگوید: آیا ازدواج زیر سن قانونی مجاز است؟ این تصمیم هم موجب ایجاد معضلات اجتماعی در آینده میشود و هم کودک همسری را ترویج میدهد.
او ادامه میدهد: به شخصه اگر متوجه شوم که در کلاس دخترم دانشآموز متاهلی است تمام سعیم را میکنم که دخترم را از آن کلاس جابهجا کنم.
نسترن هم 45 ساله و مادر 2دختر است که یکی در پایه ابتدایی و دیگری در اول متوسطه تحصیل میکند و میگوید: من نه تنها نگران دختر بزرگترم هستم بلکه بسیار نگرانم که ناخودآگاه تعریفهایی به گوش دختر کوچکترم از طریق خواهرش برسد و آن وقت قبول کنید که کار من به عنوان یک مادر در مدیریت آنها سختتر میشود.
او میافزاید: متأسفانه بین 16 تا 19سالگی هورمونهای دختران نوجوان غلیان میکند و باید بپذیریم که بیشتر تصمیماتی که در این سن برای ازدواج میگیرند به جریانات جنسی و هورمونهای عاطفی برمیگردد که به خودی خود کنترل آنها برای والدین سخت است حال تصور کنید در این میان یک تحریککننده دیگر اضافه شود و آن ازدواج همکلاسیهایشان باشد.
او ادامه میدهد: به جای اینکه به فکر ازدواج دانشآموزان دختر دبیرستانی باشیم فکری به حال معلمان مجرد زنی کنیم که جمعیت آماری کمی هم نیستند.
عطیه بهوند هم میگوید: من دختری ندارم پس نمیتوان دغدغه بسیاری از مادرانی که دانشآموز دبیرستانی دختر دارند را درک کنم، اما از دیدگاه من اشکالی ندارد که به آدمها فرصت دهیم که وارد مراحل جدیدی از زندگی شوند بدون اینکه از تحصیل و یا شغل خود طرد شوند.
او معتقد است: همان اندازه که ازدواج زود و نسنجیده ترسناک است و موجب نگرانی والدین شده است همان اندازه هم محروم شدن از تحصیل برای دخترانی که به هر دلیلی ازدواج در دوران تحصیل را انتخاب میکنند ممکن است ترسناک باشد به هر حال آنها هم به دنبال ساخت آینده خود هستند.
در همین راستا یک کارشناس روانشناس و ارشد تربیتی کودک و نوجوان معتقد است که اگر دخترها ازدواج کنند و بسیاری از مواردی که مربوط به شرایط زندگی زناشویی است را به راحتی برای دیگران بازگو و تعریف کنند از آنجایی که همسالان آنها مجرد هستند و یا اینکه شرایط ازدواج برایشان مهیا نشده و یا به هر شکل دیگری متأثر از رفتارهای خوشایند دوران نامزدی و عقد دوستشان قرار میگیرند و به شکلهای مختلف زندگی امروزشان را با شرایط دوست متأهل خود قیاس میکنند دچار ناراحتیهای روحی و روانی خاصی میشوند.
محمود یوسفی میگوید: آنها هنوز سنی ندارند، قدرت تمیز صحیح را نمیشناسند، ازدواج را در پوشیدن لباس زیبای عروس و بزک کردن او میدانند. از دید آنها و در خیال آنها ازدواج؛ یعنی لبخند زدن، عاشق بودن، دوست داشتن، سینما و رستوران رفتن و... زمزمههای عشق و مستی است.
او میافزاید: تصور کنید دختر نوجوانی باشد که در محیط خانه و در کنار خانواده احساس خوبی هم نداشته باشد، برای فرار از شرایط نامطلوب زندگی ممکن است دست به هر حرکت غیر منطقی و نادرستی بزند و چه بسا آیندهاش به مخاطره بیفتد.
یوسفی بر این باور است که به دلایل ذکر شده بهتر است دختران دانشآموز متأهل در محیطی تحصیل کنند که دیگر همکلاسان آنها از جنس خودشان و متأهل باشند تا شرایط ایجاد مقایسه کمرنگتر شود چراکه در بسیاری از موارد حتی شاهد خودکشی دختران مجردی بودیم که دوست و همکلاسی متأهل داشتهاند و یا اختلالاتی مانند اوتیسم و استمنا را نیز در آنها دیدهایم.
انتهای پیام/ص
*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست
* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.
* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.