جبر و اختیار از مباحث تمام نشدنی و پیچیده ی فلسفی است! و اثبات آن از توان حقیر خارج است! اما از این مبحث همین را به زبان ساده بگویم که در پیشگاه الهی؛ فعلی و عملی ارزشمند ولذت بخش است که حاصلِ عملکردِ اختیاری و انتخابی و از روی دانشِ خودِ انسان باشد! یعنی اگر انسان، عملکرد و فعلِ مثبتِ خود را از میان چندین گزینه ی "جور وا جور" و پاک و ناپاک بیرون کشیده باشد!!
به جرئت می توان گفت که چنین انسانی؛ بهشت را خودش به دست آورده است وکس دیگری در رسیدن به آن نقشی نداشته است!! اما اگر انسان به خاطر محدودیت و مسدودیتی که برایش پیش آورده باشند و فضای فعلِ بد را مطلقا به روی او بسته باشند تا او از جرمِ احتمالی بدور باشد؛ معنایش این است که می خواهند او را به زور وارد بهشت کنند! یا بهشت را برای او خریداری کنند! و این بدتر این حالت بهشتی شدن است!!
درست است که همیشه بین جبر و اختیار جنگ تما عیار حاکم بوده و هست اما بیشتر فیلسوفان و بخصوص عرفا لباسِ اختیار را پوشیده اند و خداوند هم قشنگ ترین اختیار و شیرین ترین انتخاب را زمانی به انسان داد که خواست، وجودِ نازنینِ انسان را بیافریند؛ به همین خاطر در لوحِ محفوظ از انسان پرسید: آیا راضی هستی شما را بیافرینم و خدای شما باشم!! انسان هم در عالم معنا به انتخاب و اختیارِخود فرمود: " قالوا بلی" و این قشنگ ترین شکلِ اختیار انسان در انجام امور است! یعنی اگر انسان به فعلی و به عملکردی رسید که حاصل بینش و آگاهی و اختیار خودِ او بوده باشد؛
این رسیدن قابل ستایش است!! و بهشت او حاصلِ عملِ اختیاری اوست!! اما اگر خوب ماندنِ انسان و خوب بودنِ انسان به این خاطر باشد که او شرایط و لوازمِ بد بودن را نداشته است و پاک بودنش بخاطر محدودیت و فیلترینگی است که برای او ایجاد کرده اند(البته مبحث ارشاد و هدایت بحث دیگریست) اگر هم بهشتی شود؛
بهشت را برای او خریداری کرده اند! و سهم او از بهشت اندک است!! بنابراین بهشتی که با فعل اختیاری انسان حاصل شده باشد بسیار دل چسب تر و در نزد خداوند محبوب تر است تا این که با مسدویّت و نفی اختیار به دست آمده باشد! چون در این حالت می توان گفت نصف بهشتِ به دست آمده، متعلق به کسی یا کسانی است که راهِ اختیارِ فعل را بر او بسته نگاه داشته اند!! پس باید که انسان در به دست آوردنِ بهشت، خودش نقش و اختیار داشته باشد! تا عیار بهشتش خالص باشد! و آزمایش الهی که یکی از هدف های خلقت انسان است به درستی اجرا شده باشد" وإن کنَّا لِمُبتَلین "
آزمایش درست الهی زمانی به خوبی و به درستی اجرا می شود که انسان، نقشِ اختیارش مطلق باشد! وجود نگهبانِ چوب به دست در بالای سرِ انسان، بهشت اجباری برای او خلق می کند و نصف چنین بهشتی متعلق به نگهبان بالای سر است!! و چنین بهشتی شک دار است!! انسان با داشتن فرصت انتخاب و وجود زمینه های گوناگون است که عیار واقعی خود و عیار بهشتش تعیین می شود!!
به همین خاطر است که در دوره ی تصوّف، عملکردِ صوفیان، از دیدگاه فلاسفه و عرفا مردود اعلام می شد!! چون آنان هرگز خود در معرض گناهآن قرار نمی دادند!! آنان خود را در پناهگاها مخفی و منزوی و محدود و مسدود می کردند تا فعل بد را نبینند و مرتکبِ آن نشوند!! غافل از آن که راه بهشت از میان موج ها و پستی و بلندی ها می گذرد به همین است که شهید بهشتی فرمودند بهشت را به بهاء بدهند نه به بهانه ی محدود بودن و مسدود بودن!!
کاظم زارعی
انتهای پیام/ص
*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست
* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.
* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.