سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری نشاط شهر

تاریخ انتشار: 1403/2/25 12:00:41
به مناسبت ۲۵ اردیبهشت روزِ بزرگداشتِ حکیم فردوسی

زنگِ خطرِ بی عدالتی

فردوسی ریشه ی همه ی بدبختی های جامعه را بی عدالتی می داند! به همین خاطر به همه حاکمان و دادگران جامعه گوشزد می کند که فرمان اصلی خداوند بر شما رعایتِ عدالت است! حاکمانی که نخواهند و یا نتوانند؛ داد و عدالت را در جامعه زنده نگه دارند؛ نشانه ی ضعفِ آنان در مردم داری و مردم مَداری است!! او جنس چنین حاکمانِ ضعیفی را از دیوان و اهریمنان می داند نه از آدمیان!!

شناسه خبر: 14704

 

      فردوسی ریشه ی همه ی بدبختی های جامعه را بی عدالتی می داند! به همین خاطر به همه حاکمان و دادگران جامعه گوشزد می کند که فرمان اصلی خداوند بر شما رعایتِ عدالت است! حاکمانی که نخواهند و یا نتوانند؛ داد و عدالت را در جامعه زنده نگه دارند؛ نشانه ی ضعفِ آنان در مردم داری و مردم مَداری است!! او جنس چنین حاکمانِ ضعیفی را از دیوان و اهریمنان می داند نه از آدمیان!!

 

::: خداوند کیوان و گردان سپهر 

::: ز بنده نخواهد به جز داد و مهر 

::: هر آن کو گذشت از رَهِ مردمی 

::: ز دیوان شُمَر، مَشمُر از آدمی  

 

   و نیز متذکر می شود که اگر صاحبانِ قدرت در اجرای عدالت کوتاهی کنند!! حاکمیتشان پایدار نخواهد بود:

::: چنين بود فرمانِ یزدانِ پاک 

::: که بیدادگرْشاه؛ گردد هلاک 

 

       یعنی؛ دقیقا همانی بر سرشان می آید که پیامبر اسلام(ص) فرموده است: "المُلک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم" حکومت با بی دینی؛ می ماند! اما با ظالم و بی عدالتی محکوم به شکست و هلاکت است!!

      و البته به رهبرانِ جامعه این مژده را هم می دهد که اگر روحِ عدالت را برپا دارند و در این امرِ مهم؛ موفق باشند؛ ولایتی آباد؛ و مردمی شاد و با طراوت خواهند داشت؛ و حتی نام و تاج و تختِ خودشان هم به نیکی در دفترِ تاریخ ثبت خواهد شد!!

::: به هر کار، فرمان مکن جز به داد 

::: که از داد باشد روان تو شاد 

::: به داد و دِهِش گیتی آباد دار 

::: دل زیردستانِ خود شاد دار

::: جهان را چو آباد داری به داد 

::: بود گنجت آبادوتخت ازتوشاد 

::: چنین داد پاسخ که از دادِ شاه 

::: درخشان شود فرّ و دِیهیم و گاه 

::: چو با داد بگشاید از گنج، بند 

::: بماند پس از مرگ نامش، بلند 

     پس درود خدا بر شهریارانی باد که هواخواه مردم اند و دل مردم را شاد نگه می دارند:

::: ز دارنده، بر جانِ آن کس درود 

::: که از مردمی باشدش تار و پود 

 

      والبته که فردوسی سخت معتقد است که برقراری عدالتِ حاکمان به دو اصل اساسی وابسته است؛ یکی

صداقت داشتنِ حاکمان با مردمان است! که اگر مزوّر و دروغگو باشند؛ و با مردمشان "رو راست"  نباشند؛ حکومتشان به کاستی و تباهی کشیده خواهد شد:

::: سرِ  مایه ی مردمی راستی است 

::: ز تاریّ و کژیّ ؛ بباید گریست 

::: همی مردمی باید و راستی 

::: ز کژی کمی آید و کاستی 

 

       و دیگر این که؛ مسئولان و مدعیانِ عدالت؛ نباید خودشان را آلوده ی زر و زیور دنیوی گردانند و در مقابل مردم را که به قول امام صادق (ع) "عیالُ الله" و خانواده ی خدا هستند به تحقیر و خواری بکشانند: 

::: نباید که مردم فروشی به گنج 

::: که برکس نماند سرای سپنج 

::: همی مَردمی نزد او خوار شد 

::: دلش بُرده گنج و؛ دینار شد 

 

  و چه بدا روزی که؛ سکّان دارانِ جامعه از این دو اصل غافل شوند؛ آن وقت است که امیدِ مردم نا امید و دل و جان مردم از حکومت برخواهد گشت: 

::: دل و مغز مردم دو شاه تن اند 

::: دگر آلت تن سپاه تن اند 

::: چو مغز و دل مردم آلوده گشت

::: به نومیدی از رای پالوده گشت 

 

 

کاظم زارعی

 

 

 

 

 

انتهای پیام/ص


برچسب ها: بهار# فردوسی#
ارسال نظرات

*نشاط شهر هیچ مسئولیتی نسبت به نظرات ندارد و نمایش نظرات دلیلی بر تائید یا رد آنها نیست

* در نظرات ارسالی دقت شود که در آن توهین و افترا به اشخاص نسبت داده نشود.

* نظراتی که مغایر با اصول نظام جمهوری اسلامی باشد نمایش داده نمی شود.

نام:
ایمیل:
کد امنیتی:
* نظر:
فرهنگ و هنر